بعضی از رفتار های دابل اس در شرایط مختلف


عشقم دابل اس و کیم هیونگ جون

این وبلاگو زدم تا هرچه زود تر دابل اس برگرده ب امید اون روز فایتینگ!

خانـ ه ? ل?نـ ک ? ا?م?ـ لـ ? پروفا?ـ لـ ? طـراح

گه یه وسیله ی داغون ( مثل ترن هوایی ) تو شهربازی سوار شین و بترسین :

 

هیون : تا می تونه بهتون می خنده و وقتی که گریتونو در اورد بغلتون می کنه و می گه ” دیوونه شوخی کردم ترس نداشت که آخه … “

 

 

جونگ مین : اول کلی مسخره بازی در میاره و به قیافتون که چپ وچوله شده کلی می خنده و وقتی که از بازی پیاده شدین و در حال گیج و ویج رفتنین بغلتون می کنه و می گه ” نترس من پیشتم “.

 

 

هیونگ: اونم با شما می ترسه و کلی جیغ و ویغ می کنه و وقتی که پیاده شدین درحالی که صورتش مثل گچ سفید شده رو می کنه به شما میگه ” اصلا ترس نداشت چرا ترسیدی ؟! ”

 

 

کیو : یه نگاه حق به جانبی به کنترلچی وسیله میندازه که انگار اون بدبخت گفته بوده که شما سوار شین و دستتونو می گیره و یه جا می شونتتون و براتون آب میاره و حسابی نگرانتون می شه .

 

 

یونسنگ : وقتی که کلی جیغ زدین بهتون چپ چپ نگاه می کنه و بهتون می گه ” اگه می دونستم اینقدر ترسوئی باهات بیرون نمی اومدم “.

 

 

اگه که شما مث فیلم تو زیبایی به عنوان یه پسر

 

وارد گروه اس اس بشین

 

پسرای اس اسی چه جور می فهمن شما دخترین :

 

 

هیون : یه شب مثل شبای قبل آشناییش با من به علت دیدن کابوس  از خواب پریده و به قصد خوردن آب و شستن صورتش اتاقش رو ترک میکنه که خیلی اتفاقی از کنار اتاقتون رد می شه و می شنوه که دارین با تلفن می حرفین و از اونجایی که اصلا پسر فضولی نیست وای می سه ببینه شما با کی می حرفین و از اونجایی که شما داشتین خودتونو واسه مامانتون لوس می کردین لو می رین که دخترین .

 

 

  هیونگ :از اونجایی که داداش مرد شده و دیگه نمی خواد نی نی باشه بهتون پیشنهاد می ده که باهاش برین سونا و در نهایت شما خودتونو می کشین که به این قرار سونا نرین ولی اخرش با هزار دروغ و دول می گین که با لباس میام سونا و اونم می فهمه که شما دخترین ( البته بعد اینکه سونا رفتین اومدین )

 

 

جونگ : اصولن به کاراتون شک کرده و یه روز که داشتین لباستونو می تعویضیدین دید می زنه و … با یه لبخند شیطنت آمیز می فهمه که شما بله دخترین …

 

 

کیو : از اونجایی که با دخترای زیادی سر و کار داشتن تمام رفتار دخترا زیر دستشن و اصلا شناخت دخترا براش مثل شناختن میکروب توسط میکروسکوپه … برای همین خاطر بدون هیچ مسئله ی خاصی در میابه که بله شما دختر تشریف داشته بیدین.

 

 

یون سنگ : در صورتیکه اصلا فضول نیست ولی یه روز ترجیه می ده وسایلتونو به عنوان یه آدم تازه وارد ( یعنی شما ) بگرده و خب قطعا شما تو وسایل شخصیتون ریش تراش ندارین و از وسایلتون می فهمه که دختر هستین …

________________________________________

اگه پسرای اس اس بفهمین شما دخترین چه واکنشی نشون میدن؟؟

 

هیون : می کشتتون کنار و خیلی منطقی ازتون می خواد بی سر و صدا ساکتونو بردارین و هر چه زودتر برین تا مایه ی آبروریزی گروه نشدین و اصلا هم براش مهم نیست که آیا جایی دارین برین یا نه و اگه از اونجا برین آواره می شین یا نه .

 

 

هیونگ : الان که یه پا مرد شده اصلا بچه بازی در نمیاره و خودشو می زنه به کوچه علی چپ نه انگار که اصلا می دونه شما دخترین و به هیچ وجه هم بهتون ترحم نمی کنه و همواره رفتارش همونطوریه که قبلا بوده . حالا اگه هنوز داداش سابق بود می کشیدتون کنار و تامی تونست گریه می کرد و می گفت چرا یه جوری به خودم نگفتی که دوستداری بیای تو گروه که مجبور نشی این کار خطرناک رو بکنی ؟

 

 

جونگ : شیطنتش گل می کنه … همش سعی می کنه بندازتتون تو هچل … یه موقعیت هایی رو جورمی کنه که شما مجبور شین خودتونو لو بدین و لبخند پیروزی رو روی لباش بشونین .

 

کیو : اصلا صداشو در نمیاره تا میتونه مخفیانه حمایتتون می کنه . به روی خودتونم نمیاره که یه وقت ازش نترسین و بگرخین …

 

یون سنگ : مچ دستتونو می گیره و خر کشون خر کشون میارتتون وسط حال و پذیرایی با یه فضاحتی بقیه رو صدا می کنه و نافرم آبرتونو می بره تا گریتونم در نیاره و دلش خنک نشه آروم نمی شه و همچنان به قیل و قالش ادامه می ده

 

 

 

اگه شما بیمار بشین پسرای اس اس چه برخوردی میکنن ؟

 

هیون : تا وقتی که شما در حال وخیمی هستین خودش ازتون پرستاری میکنه بعد که حالتون خوب شد خودشو به کوچه علی چپ میزنه که من نبودم …(میبینین تورو خدا … )

 

 

جونگ مین : اول باورتون نمیکنه و حسابی مسخره بازی درمیاره ولی دید که ماجرا جدیه مثل این مجنون ها ،عاشقونه شما رو به یه بیمارستان (کلینینک ) میرسونه .

 

 

یونسنگ : سعی میکنه با همون لیمو ترش و انتی بیوتیک خوبتون کنه …. وقتی دید نمیشه ناچار شما رو میبره دکتر …

 

 

هیونگ : تا علائم بیماری رو تو شما دید میبرتتون بیمارستان و تا خود صبح پایین پاتون گریه میکنه .(حتی الانم که مرد شده . )

 

 

کیو : میبرتتون خونشون تا وقتی که سرپا نشین ولتون نمیکنه . خودشم واستون سوپ درست میکنه . از مامانشم میخواد هر وقت نیست هواتون رو داشته باشه . (به این میگن با مرام . بابا با مرام )

 

 

 

اگه پسرای اس اس رو سوپرایز کنین :

هیون : خوب اولش تعجب میکنه اما بعدش یه لبخند میزنه و یه تشکر ازتون میکنه و اگه خیلی هم دوستون داشته باشه که دیگه یه بغله محکم هم دارین!

 

 

هیونگ : اول تعجب میکنه اما بعدش با خنده میاد بغلتون میکنه و شروع میکنه به چرخوندنتون!

 

 

کیو : شکه میشه و بعد از چند دقیقه یه تشکره خوشمل ازتون میکنه و آروم آروم میاد جلو یه *****ه ی خوشمزه به شما میده و بعدش دست میندازه دور گردنتون!

 

 

یونگ سنگ : شروع میکنه به خندیدن و بعد ازتون تشکر میکنه وبغلتون میکنه!

 

 

جونگ مین : شکه میشه ولی بعد بلند بلند میخنده و مسخره بازی درمیاره و بعد شما رو کول میکنه و میچرخونه و بعد میندازتون رو زمین وشروع به قلقلک دادنتون میکنه و بعد به ماچه گنده!

 

 

اگه شب کنار دابل اس خوابیده باشید و به دلیل سرماخوردگی خور و پوف کنید:

 

هیون: عمرا اگه متوجه شما بشه راحت باشید خرناسم بکشید هیون انگار نه انگار که کسی پیشش خوابیده......خوابه خوابه.

 

جونگ: یا ابولفضل .....بیچارتون میکنه تا عمر دارید مسخرتون میکنه.....شب بیدارتون نمیکنه اما صبح میگه دیشب خواب جنگل میدیدم یه خرسه رفته بود تو خواب زمستانی داشت خرناس میکشید اونقدر میگه که از خجالت قرمز شید و بعد دوباره اونقدر ادامه میده تا پاشید و با متکا دنبالش کنید!

 

 

یونگ: اول از جاش میپره و میدوئه چراغو روشن میکنه بعد میاد بالای سر شما و با تعجب زل میزنه بهتون و در حالی که شبیه علامت سواله ......بعد یه دفعه میزنه زیر خنده و شما هم با نور چراغ و صدای خنده ی اون بلند میشید و فکر میکنید که هئو یونگ سنگ دیوونه شده و وقتی میگید چیه؟ چته؟ با نیشخند نگاتون میکنه و میگه: تو ، تو خواب خرو پوف میکنی!! و بعد دوباره میزنه زیر خنده و در اینجاست که شما اول میشید علامت سوال و بعدم میشید لبو!!

 

 

هیونگ: صد متر میپره هوا و به شدت میترسه و داد میزنه هیولا، هیولا، و بعد که متوجه موضوع میشه به شما که حالا مثل اون دارید سکته میکنید نگاه میکنه و میزنه زیر خنده و شما هم که صد در صد اطمینان پیدا کردید که هیونگ خل شده و میخواید زنگ بزنید تیمارستان زل میزنه به شما و میگه تو بودی داشتی خر خر میکردی؟

 

 

کیو: زودی بیدار میشه و تا صبح خوابش نمیبره و دلش نمیاد شمارم بیدار کنه و تا صبح میشینه بالا سرتون و صبح که بیدار شدید میگه حالت خوبه؟ سرماخوردی؟ پاشو بریم دکتر!(این آدم تر از همشونه)

 

 

اگه دابل اس بفهمن شما خون آشامین: ( هه هه هه زیاد جدی

 

نگیرید اثرات دیدن فیلم ترسناکه)

 

 

 

هیون: هیون که به آدم فضایی ها هم اعتقاد داره میگه من میدونستم موجوداتی غیر از ما هم دارن تو این دنیا زندگی میکنن......چقدر گفتم و اینا باور نکردن بعد تو چشاتون زل میزنه و میگه باید منم تبدیل کنی!

 

 

جونگ مین: اول فکر میکنه دارید شوخی میکنید و میگه بابا من خودم اینکارم برو یکی دیگرو خر کن و بعد که شما با چند تا حرکت بهش ثابت کردید سر جاش خشک میشه و بعد که قضیه رو هضم کرد میگه هر چی میخوای باش من بازم تا ابد دوست دارم

 

 

هیونگ: کپ میکنه رنگش میشه مثل گچ دیوار و بعد در میره و شما باید چند روز بیفتید دنبالش تا بهش ثابت کنید خطری براش ندارید بعد که متقاعد شد کلی ذوق میکنه و قبول میکنه

 

 

یونگ: اول میترسه ولی بعد شروع میکنه ازتون سوال پرسیدن در مورد خون آشام ها و اینکه چجوری تبدیل شدید و چه جوری زندگی میکنید و بعد هم میگه منم تبدیل کن تا بتونیم تا ابد با هم باشیم

 

 

کیو: اول میترسه ولی بعد میگه من باید راه حلی پیدا کنم تا تو بتونی دوباره انسانیتتو به دست بیاری و شما هم هی توضیح میدید که همچین چیزی غیر ممکنه و اونم میگه: غیر ممکن؟!! غیر ممکن دیگه وجود نداره اگه خون آشاما وجود دارن غیر ممکن بی معنیه و حالا شما بعد کلی فک زدن راضیش میکنید بیخیال بشه و براش دلیل میارید که همچین چیزی نشدنیه اونم بالاخره قبول میکنه و باهاتون میمونه

 

 

اگه با یکی از اس اس نشستی تو پارکو یه پسره هی بیاد از جلتون رد شه و بهتون تیکه بندازه:

 

هیون:اولش ساکت میشینه ولی بعد عصابش خورد میشه و به پسره میگه هییییییییییییییی منو نمیبینی؟ بعد رو به شما میکنه و میگه اگه یه دور دیگه از این لباس های تنگ بپوشی دیگه باهات نمیام بیرون در حالی که لباسایه شما خیلی هم بزرگ و پوشیدس

 

 

یونگی:هی میشینه و هیچی نمیگه ولی بد عصابش خورد میشه وچپ چپ به شما نگاه میکنه و به پسره بد و بیراه میگه و دست شمارو میکشه و میبرتتون

 

 

جونگی:یه لبخند بهتون میزنه و میگه چرا جوابشو نمیدی؟ میخوای من جوابشو بدم؟وبعد بدون شنیدن جواب شما

جوری جواب تیکه ی پسررو میده که پسره روش نشه یه نگاهم بهتون بکنه

 

 

کیو:همین که پسره یه کلمه از دهنش در بیاد کلی بهش بد وبیراه میگه و دنبالش میکنه و وقتی گرفتش اون قد میزنتش تا دیگه از این غلطا نکنه

 

 

هیونگ:((با توجه به پرژه مرد شدنش)) بر میگرده چپ چپ به پسره نگاه میکنه و میگه هی بچه اگه یه دور دیگه حرف بزنی بهت یه چیزی میگما و بعد دست شمارو میگیره ومیبرتتون

 

 

وقتی شما دارین میرین خارج از کشور زندگی کنین:

 

 

 

لیــــــدر(هیون جونگ): غصه شو ابراز نمیکنه و اصلا به روی خودش نمیاره ولی منتظر برگشتتون میشه (الهی قربون اون صبر کردنت بشم)

 

یونگ سنــــگ: شما رو در جایی که رفتین سورپرایز میکنه و به دیدنتون میاد

 

 

کیو جونــــــگ: شما رو محکم بغل میکنه و میگه دل واستون تنگ میشه (اینم واکنش هاش در همین حده دیگه!)

 

جونــــــگ مین: قبل از رفتنتون عکساشو به شما میده چون اینطوری دلتون واسش تنگ نمیشه!!! (اعتماد به سقف داره داداشیم)

 

هیونـــــگ جون: میزنه زیر گریه (طبق معمول!) و قول میده که هر روز بهتون زنگ بزنه (این و کیوجونگ روحیاتشون خیلی به هم نزدیکه!)

 

 

اگر ما به پسرا پیشنهاده دوستی بدیم و اونا هم مشتاق باشن:

 

 

هیون : خیلی خونسردانه بهتون میگه که یه دخترنباید این کارو بکنه اما فکره بدیم نیست روش فکر میکنم!

 

 

یونسنگ : خوشحال میشه اما زیاد بروز نمیده و فقط با یه لبخند میگه که میمردی زودتر بگی؟؟؟

 

 

  هیونگ: آقا میزنه زیره گریه وقتی هم بهش میگین چی شد میگه کاشکی از خدا چیزه بهتری خواسته بودم!

 

 

کیو : تعجب میکنه و توی چشاتون خیره میشه طوری که شما یعنی نگین ر وفراری بده و بعد یه دفعه از پشت بغلتون میکنه و میگه که خیلی خوشحاله!

 

 

جونگ مین : آقا شروع میکنه به ناز آوردن و وقتی کفریتون کرد و خواستین برین ییهو می*****تون!

 

 

اگر به پسرا پیشنهاده دوستی بدین اما اونا شما رونخوان :

 

 

هیون : بازم خونسردانه و ظالمانه میگه که شما رودوست نداره و از جلوی چشماش دور شین !(هیون پارمیدابره دیگه نمیادا!فكراتو بكن )

 

 

یونسنگ : اونم خونسردانه میگه که متاسفم اما کسی که من میخوام تو نیستی و میره!

 

 

  هیونگ: میاد یه نوازشه خیلی قشنگ میکنه و بغلتون میکنه و بعدتو گوشتون میگه که انتخابه خوبی واستون نیست و بعد میره ( عجبی گریه نکرد )

 

 

کیو : با عصبانیت بهتون میگه که خجالت بکشین و کلی داد میزنه و بعد میره!(داداشی!!!!!!!)

 

 

جونگ مین : خیلی ظالمانه میگه که شما لیاقتش رو ندارین و یکیدیگه رودوست داره و میره ( بیخود كرده به نسترن میگم بهت هویج نده)

 

 

 

درصده خیانته پسر ها بعد از ازدواج :

 

 

خوب بچه هااین سخت ترین سوال بود و من تنها جوابایی که به ذهنم رسد میگم:

 

 

هیون : آقا خیانت ممنوع فقط توی فیلم ها ی *****ه ی کوچولو همین!

 

 

هیونگ: توی کنسرت ها حسابی از خجالتتون در میاد یعنی اینقدر با این رقاصاش مسخره بازی درمیاره که تا یه عمر دیگه به فکره خیانتم نمیافته!

 

 

کیو : اونم که با فیلم هاش تلافی میکنه البته فقط با *****ه!

 

 

یونسنگ : این بچه مظلومه فکر نکنم کاری بکنه!

 

 

جونگ مین : آقا تا جایی که بتونه توی فیلم های بالای 18 سال بازی میکنه و سره صحنه های ***** هم هی مسخره بازی درمیاره تا تکرار شه!

 

 

اگه شب بترسین و به سرتون بزنه که بخواین بهشون زنگ بزنین :

هیون : درحالی که خودش با کابوس شبانش در گیره بعد از اینکه گوشیرو برداشت بهتون میگه ”

چه کاریه نصفه شبیه به من زنگ زدی ؟! میترسید ی میرفتی خونه دوستی یا مامان بابات میخوابیدی .” ( ولی بعد از قطع کردن کلی به جونتون دعا میکنه )

 

 

  هیونگ: بهتون میگه ” اون عروسک خرسیه که واست خریدم رو بغل کن تا من بیام پیشت ” .

 

 

جونگ مین : اول عصبانی میشه که چرا بیدارش کردین ولی از اون جایی که بدش نمیاد پیشتون بخوابه میگه ” ناراحت نباش عزیزم الان میام ” .

 

 

کیو : ناراحت میشه و میگه ” مگه امشب فیلم دیدی؟ ” بعد میگه ” بیا تا خود صبح باهم حرف بزنیم ” (که نترسین . قربونش برم اخر مرامه …)

 

 

یونسنگ : اول گوشی رو بر میداره کلی سرتون داد میزنه که چرا بیخوابش کردین ، شما هم به غلط کردن میفتین و ترس شبانه رو به صحبت باهاش ترجیح میدین . بعد فردا زنگ میزنه از دلتون در میاره .

 

 خب تمومید،نظر فراموش نشه ها!اگه فقط نظر ندید!مدیون دابل اسید!!!!!!!!!!!!

 

 


برچسب‌ها: ... ادامـ ه حرفـامـ ...
+ سه شنبه 2 تير 1394برچسب:رفتار,دابل اس,با شما, ساعت 13:47 بـ ه قـلمـ kim so yeun

گه یه وسیله ی داغون ( مثل ترن هوایی ) تو شهربازی سوار شین و بترسین :

 

هیون : تا می تونه بهتون می خنده و وقتی که گریتونو در اورد بغلتون می کنه و می گه ” دیوونه شوخی کردم ترس نداشت که آخه … “

 

 

جونگ مین : اول کلی مسخره بازی در میاره و به قیافتون که چپ وچوله شده کلی می خنده و وقتی که از بازی پیاده شدین و در حال گیج و ویج رفتنین بغلتون می کنه و می گه ” نترس من پیشتم “.

 

 

هیونگ: اونم با شما می ترسه و کلی جیغ و ویغ می کنه و وقتی که پیاده شدین درحالی که صورتش مثل گچ سفید شده رو می کنه به شما میگه ” اصلا ترس نداشت چرا ترسیدی ؟! ”

 

 

کیو : یه نگاه حق به جانبی به کنترلچی وسیله میندازه که انگار اون بدبخت گفته بوده که شما سوار شین و دستتونو می گیره و یه جا می شونتتون و براتون آب میاره و حسابی نگرانتون می شه .

 

 

یونسنگ : وقتی که کلی جیغ زدین بهتون چپ چپ نگاه می کنه و بهتون می گه ” اگه می دونستم اینقدر ترسوئی باهات بیرون نمی اومدم “.

 

 

اگه که شما مث فیلم تو زیبایی به عنوان یه پسر

 

وارد گروه اس اس بشین

 

پسرای اس اسی چه جور می فهمن شما دخترین :

 

 

هیون : یه شب مثل شبای قبل آشناییش با من به علت دیدن کابوس  از خواب پریده و به قصد خوردن آب و شستن صورتش اتاقش رو ترک میکنه که خیلی اتفاقی از کنار اتاقتون رد می شه و می شنوه که دارین با تلفن می حرفین و از اونجایی که اصلا پسر فضولی نیست وای می سه ببینه شما با کی می حرفین و از اونجایی که شما داشتین خودتونو واسه مامانتون لوس می کردین لو می رین که دخترین .

 

 

  هیونگ :از اونجایی که داداش مرد شده و دیگه نمی خواد نی نی باشه بهتون پیشنهاد می ده که باهاش برین سونا و در نهایت شما خودتونو می کشین که به این قرار سونا نرین ولی اخرش با هزار دروغ و دول می گین که با لباس میام سونا و اونم می فهمه که شما دخترین ( البته بعد اینکه سونا رفتین اومدین )

 

 

جونگ : اصولن به کاراتون شک کرده و یه روز که داشتین لباستونو می تعویضیدین دید می زنه و … با یه لبخند شیطنت آمیز می فهمه که شما بله دخترین …

 

 

کیو : از اونجایی که با دخترای زیادی سر و کار داشتن تمام رفتار دخترا زیر دستشن و اصلا شناخت دخترا براش مثل شناختن میکروب توسط میکروسکوپه … برای همین خاطر بدون هیچ مسئله ی خاصی در میابه که بله شما دختر تشریف داشته بیدین.

 

 

یون سنگ : در صورتیکه اصلا فضول نیست ولی یه روز ترجیه می ده وسایلتونو به عنوان یه آدم تازه وارد ( یعنی شما ) بگرده و خب قطعا شما تو وسایل شخصیتون ریش تراش ندارین و از وسایلتون می فهمه که دختر هستین …

________________________________________

اگه پسرای اس اس بفهمین شما دخترین چه واکنشی نشون میدن؟؟

 

هیون : می کشتتون کنار و خیلی منطقی ازتون می خواد بی سر و صدا ساکتونو بردارین و هر چه زودتر برین تا مایه ی آبروریزی گروه نشدین و اصلا هم براش مهم نیست که آیا جایی دارین برین یا نه و اگه از اونجا برین آواره می شین یا نه .

 

 

هیونگ : الان که یه پا مرد شده اصلا بچه بازی در نمیاره و خودشو می زنه به کوچه علی چپ نه انگار که اصلا می دونه شما دخترین و به هیچ وجه هم بهتون ترحم نمی کنه و همواره رفتارش همونطوریه که قبلا بوده . حالا اگه هنوز داداش سابق بود می کشیدتون کنار و تامی تونست گریه می کرد و می گفت چرا یه جوری به خودم نگفتی که دوستداری بیای تو گروه که مجبور نشی این کار خطرناک رو بکنی ؟

 

 

جونگ : شیطنتش گل می کنه … همش سعی می کنه بندازتتون تو هچل … یه موقعیت هایی رو جورمی کنه که شما مجبور شین خودتونو لو بدین و لبخند پیروزی رو روی لباش بشونین .

 

کیو : اصلا صداشو در نمیاره تا میتونه مخفیانه حمایتتون می کنه . به روی خودتونم نمیاره که یه وقت ازش نترسین و بگرخین …

 

یون سنگ : مچ دستتونو می گیره و خر کشون خر کشون میارتتون وسط حال و پذیرایی با یه فضاحتی بقیه رو صدا می کنه و نافرم آبرتونو می بره تا گریتونم در نیاره و دلش خنک نشه آروم نمی شه و همچنان به قیل و قالش ادامه می ده

 

 

 

اگه شما بیمار بشین پسرای اس اس چه برخوردی میکنن ؟

 

هیون : تا وقتی که شما در حال وخیمی هستین خودش ازتون پرستاری میکنه بعد که حالتون خوب شد خودشو به کوچه علی چپ میزنه که من نبودم …(میبینین تورو خدا … )

 

 

جونگ مین : اول باورتون نمیکنه و حسابی مسخره بازی درمیاره ولی دید که ماجرا جدیه مثل این مجنون ها ،عاشقونه شما رو به یه بیمارستان (کلینینک ) میرسونه .

 

 

یونسنگ : سعی میکنه با همون لیمو ترش و انتی بیوتیک خوبتون کنه …. وقتی دید نمیشه ناچار شما رو میبره دکتر …

 

 

هیونگ : تا علائم بیماری رو تو شما دید میبرتتون بیمارستان و تا خود صبح پایین پاتون گریه میکنه .(حتی الانم که مرد شده . )

 

 

کیو : میبرتتون خونشون تا وقتی که سرپا نشین ولتون نمیکنه . خودشم واستون سوپ درست میکنه . از مامانشم میخواد هر وقت نیست هواتون رو داشته باشه . (به این میگن با مرام . بابا با مرام )

 

 

 

اگه پسرای اس اس رو سوپرایز کنین :

هیون : خوب اولش تعجب میکنه اما بعدش یه لبخند میزنه و یه تشکر ازتون میکنه و اگه خیلی هم دوستون داشته باشه که دیگه یه بغله محکم هم دارین!

 

 

هیونگ : اول تعجب میکنه اما بعدش با خنده میاد بغلتون میکنه و شروع میکنه به چرخوندنتون!

 

 

کیو : شکه میشه و بعد از چند دقیقه یه تشکره خوشمل ازتون میکنه و آروم آروم میاد جلو یه *****ه ی خوشمزه به شما میده و بعدش دست میندازه دور گردنتون!

 

 

یونگ سنگ : شروع میکنه به خندیدن و بعد ازتون تشکر میکنه وبغلتون میکنه!

 

 

جونگ مین : شکه میشه ولی بعد بلند بلند میخنده و مسخره بازی درمیاره و بعد شما رو کول میکنه و میچرخونه و بعد میندازتون رو زمین وشروع به قلقلک دادنتون میکنه و بعد به ماچه گنده!

 

 

اگه شب کنار دابل اس خوابیده باشید و به دلیل سرماخوردگی خور و پوف کنید:

 

هیون: عمرا اگه متوجه شما بشه راحت باشید خرناسم بکشید هیون انگار نه انگار که کسی پیشش خوابیده......خوابه خوابه.

 

جونگ: یا ابولفضل .....بیچارتون میکنه تا عمر دارید مسخرتون میکنه.....شب بیدارتون نمیکنه اما صبح میگه دیشب خواب جنگل میدیدم یه خرسه رفته بود تو خواب زمستانی داشت خرناس میکشید اونقدر میگه که از خجالت قرمز شید و بعد دوباره اونقدر ادامه میده تا پاشید و با متکا دنبالش کنید!

 

 

یونگ: اول از جاش میپره و میدوئه چراغو روشن میکنه بعد میاد بالای سر شما و با تعجب زل میزنه بهتون و در حالی که شبیه علامت سواله ......بعد یه دفعه میزنه زیر خنده و شما هم با نور چراغ و صدای خنده ی اون بلند میشید و فکر میکنید که هئو یونگ سنگ دیوونه شده و وقتی میگید چیه؟ چته؟ با نیشخند نگاتون میکنه و میگه: تو ، تو خواب خرو پوف میکنی!! و بعد دوباره میزنه زیر خنده و در اینجاست که شما اول میشید علامت سوال و بعدم میشید لبو!!

 

 

هیونگ: صد متر میپره هوا و به شدت میترسه و داد میزنه هیولا، هیولا، و بعد که متوجه موضوع میشه به شما که حالا مثل اون دارید سکته میکنید نگاه میکنه و میزنه زیر خنده و شما هم که صد در صد اطمینان پیدا کردید که هیونگ خل شده و میخواید زنگ بزنید تیمارستان زل میزنه به شما و میگه تو بودی داشتی خر خر میکردی؟

 

 

کیو: زودی بیدار میشه و تا صبح خوابش نمیبره و دلش نمیاد شمارم بیدار کنه و تا صبح میشینه بالا سرتون و صبح که بیدار شدید میگه حالت خوبه؟ سرماخوردی؟ پاشو بریم دکتر!(این آدم تر از همشونه)

 

 

اگه دابل اس بفهمن شما خون آشامین: ( هه هه هه زیاد جدی

 

نگیرید اثرات دیدن فیلم ترسناکه)

 

 

 

هیون: هیون که به آدم فضایی ها هم اعتقاد داره میگه من میدونستم موجوداتی غیر از ما هم دارن تو این دنیا زندگی میکنن......چقدر گفتم و اینا باور نکردن بعد تو چشاتون زل میزنه و میگه باید منم تبدیل کنی!

 

 

جونگ مین: اول فکر میکنه دارید شوخی میکنید و میگه بابا من خودم اینکارم برو یکی دیگرو خر کن و بعد که شما با چند تا حرکت بهش ثابت کردید سر جاش خشک میشه و بعد که قضیه رو هضم کرد میگه هر چی میخوای باش من بازم تا ابد دوست دارم

 

 

هیونگ: کپ میکنه رنگش میشه مثل گچ دیوار و بعد در میره و شما باید چند روز بیفتید دنبالش تا بهش ثابت کنید خطری براش ندارید بعد که متقاعد شد کلی ذوق میکنه و قبول میکنه

 

 

یونگ: اول میترسه ولی بعد شروع میکنه ازتون سوال پرسیدن در مورد خون آشام ها و اینکه چجوری تبدیل شدید و چه جوری زندگی میکنید و بعد هم میگه منم تبدیل کن تا بتونیم تا ابد با هم باشیم

 

 

کیو: اول میترسه ولی بعد میگه من باید راه حلی پیدا کنم تا تو بتونی دوباره انسانیتتو به دست بیاری و شما هم هی توضیح میدید که همچین چیزی غیر ممکنه و اونم میگه: غیر ممکن؟!! غیر ممکن دیگه وجود نداره اگه خون آشاما وجود دارن غیر ممکن بی معنیه و حالا شما بعد کلی فک زدن راضیش میکنید بیخیال بشه و براش دلیل میارید که همچین چیزی نشدنیه اونم بالاخره قبول میکنه و باهاتون میمونه

 

 

اگه با یکی از اس اس نشستی تو پارکو یه پسره هی بیاد از جلتون رد شه و بهتون تیکه بندازه:

 

هیون:اولش ساکت میشینه ولی بعد عصابش خورد میشه و به پسره میگه هییییییییییییییی منو نمیبینی؟ بعد رو به شما میکنه و میگه اگه یه دور دیگه از این لباس های تنگ بپوشی دیگه باهات نمیام بیرون در حالی که لباسایه شما خیلی هم بزرگ و پوشیدس

 

 

یونگی:هی میشینه و هیچی نمیگه ولی بد عصابش خورد میشه وچپ چپ به شما نگاه میکنه و به پسره بد و بیراه میگه و دست شمارو میکشه و میبرتتون

 

 

جونگی:یه لبخند بهتون میزنه و میگه چرا جوابشو نمیدی؟ میخوای من جوابشو بدم؟وبعد بدون شنیدن جواب شما

جوری جواب تیکه ی پسررو میده که پسره روش نشه یه نگاهم بهتون بکنه

 

 

کیو:همین که پسره یه کلمه از دهنش در بیاد کلی بهش بد وبیراه میگه و دنبالش میکنه و وقتی گرفتش اون قد میزنتش تا دیگه از این غلطا نکنه

 

 

هیونگ:((با توجه به پرژه مرد شدنش)) بر میگرده چپ چپ به پسره نگاه میکنه و میگه هی بچه اگه یه دور دیگه حرف بزنی بهت یه چیزی میگما و بعد دست شمارو میگیره ومیبرتتون

 

 

وقتی شما دارین میرین خارج از کشور زندگی کنین:

 

 

 

لیــــــدر(هیون جونگ): غصه شو ابراز نمیکنه و اصلا به روی خودش نمیاره ولی منتظر برگشتتون میشه (الهی قربون اون صبر کردنت بشم)

 

یونگ سنــــگ: شما رو در جایی که رفتین سورپرایز میکنه و به دیدنتون میاد

 

 

کیو جونــــــگ: شما رو محکم بغل میکنه و میگه دل واستون تنگ میشه (اینم واکنش هاش در همین حده دیگه!)

 

جونــــــگ مین: قبل از رفتنتون عکساشو به شما میده چون اینطوری دلتون واسش تنگ نمیشه!!! (اعتماد به سقف داره داداشیم)

 

هیونـــــگ جون: میزنه زیر گریه (طبق معمول!) و قول میده که هر روز بهتون زنگ بزنه (این و کیوجونگ روحیاتشون خیلی به هم نزدیکه!)

 

 

اگر ما به پسرا پیشنهاده دوستی بدیم و اونا هم مشتاق باشن:

 

 

هیون : خیلی خونسردانه بهتون میگه که یه دخترنباید این کارو بکنه اما فکره بدیم نیست روش فکر میکنم!

 

 

یونسنگ : خوشحال میشه اما زیاد بروز نمیده و فقط با یه لبخند میگه که میمردی زودتر بگی؟؟؟

 

 

  هیونگ: آقا میزنه زیره گریه وقتی هم بهش میگین چی شد میگه کاشکی از خدا چیزه بهتری خواسته بودم!

 

 

کیو : تعجب میکنه و توی چشاتون خیره میشه طوری که شما یعنی نگین ر وفراری بده و بعد یه دفعه از پشت بغلتون میکنه و میگه که خیلی خوشحاله!

 

 

جونگ مین : آقا شروع میکنه به ناز آوردن و وقتی کفریتون کرد و خواستین برین ییهو می*****تون!

 

 

اگر به پسرا پیشنهاده دوستی بدین اما اونا شما رونخوان :

 

 

هیون : بازم خونسردانه و ظالمانه میگه که شما رودوست نداره و از جلوی چشماش دور شین !(هیون پارمیدابره دیگه نمیادا!فكراتو بكن )

 

 

یونسنگ : اونم خونسردانه میگه که متاسفم اما کسی که من میخوام تو نیستی و میره!

 

 

  هیونگ: میاد یه نوازشه خیلی قشنگ میکنه و بغلتون میکنه و بعدتو گوشتون میگه که انتخابه خوبی واستون نیست و بعد میره ( عجبی گریه نکرد )

 

 

کیو : با عصبانیت بهتون میگه که خجالت بکشین و کلی داد میزنه و بعد میره!(داداشی!!!!!!!)

 

 

جونگ مین : خیلی ظالمانه میگه که شما لیاقتش رو ندارین و یکیدیگه رودوست داره و میره ( بیخود كرده به نسترن میگم بهت هویج نده)

 

 

 

درصده خیانته پسر ها بعد از ازدواج :

 

 

خوب بچه هااین سخت ترین سوال بود و من تنها جوابایی که به ذهنم رسد میگم:

 

 

هیون : آقا خیانت ممنوع فقط توی فیلم ها ی *****ه ی کوچولو همین!

 

 

هیونگ: توی کنسرت ها حسابی از خجالتتون در میاد یعنی اینقدر با این رقاصاش مسخره بازی درمیاره که تا یه عمر دیگه به فکره خیانتم نمیافته!

 

 

کیو : اونم که با فیلم هاش تلافی میکنه البته فقط با *****ه!

 

 

یونسنگ : این بچه مظلومه فکر نکنم کاری بکنه!

 

 

جونگ مین : آقا تا جایی که بتونه توی فیلم های بالای 18 سال بازی میکنه و سره صحنه های ***** هم هی مسخره بازی درمیاره تا تکرار شه!

 

 

اگه شب بترسین و به سرتون بزنه که بخواین بهشون زنگ بزنین :

هیون : درحالی که خودش با کابوس شبانش در گیره بعد از اینکه گوشیرو برداشت بهتون میگه ”

چه کاریه نصفه شبیه به من زنگ زدی ؟! میترسید ی میرفتی خونه دوستی یا مامان بابات میخوابیدی .” ( ولی بعد از قطع کردن کلی به جونتون دعا میکنه )

 

 

  هیونگ: بهتون میگه ” اون عروسک خرسیه که واست خریدم رو بغل کن تا من بیام پیشت ” .

 

 

جونگ مین : اول عصبانی میشه که چرا بیدارش کردین ولی از اون جایی که بدش نمیاد پیشتون بخوابه میگه ” ناراحت نباش عزیزم الان میام ” .

 

 

کیو : ناراحت میشه و میگه ” مگه امشب فیلم دیدی؟ ” بعد میگه ” بیا تا خود صبح باهم حرف بزنیم ” (که نترسین . قربونش برم اخر مرامه …)

 

 

یونسنگ : اول گوشی رو بر میداره کلی سرتون داد میزنه که چرا بیخوابش کردین ، شما هم به غلط کردن میفتین و ترس شبانه رو به صحبت باهاش ترجیح میدین . بعد فردا زنگ میزنه از دلتون در میاره .

 

 خب تمومید،نظر فراموش نشه ها!اگه فقط نظر ندید!مدیون دابل اسید!!!!!!!!!!!!

 

 


برچسب‌ها: ... ادامـ ه حرفـامـ ...
+ سه شنبه 2 تير 1394برچسب:رفتار,دابل اس,با شما, ساعت 13:47 بـ ه قـلمـ kim so yeun



?ـالب و ?دهاے ?ره اے - دابل اسے